عقد هبه و ماهیت آن

عقد هبه و ماهیت آن

عقد هبه چیست و چه ماهیتی دارد؟

بخشش و مهربانی از اوصاف پسندیده در جامعه انسانی و اسلامی است و پروردگار در مورد آن سفارش بسیار کرده است. انسان هایی که از اموال خود در این راه چشم پوشی می کنند و آن ها را در اختیار فقرا قرار می دهند نزد خداوند متعال از جایگاه ویژه ای برخوردار هستند .

با توسعه روابط انسانی و در ادامه پیچیدگی روابط اشخاص لازم است که قوانین و مقررات حاکم بر آن ها را بیشتر مورد مطالعه قرار دهیم تا مانع از تضییع حقوق خویش و افراد بشویم .

در ادامه توضیحاتی در مورد ماهیت عقد هبه و قوانین حاکم بر آن و نکات پیرامونش ارائه می دهیم.

هبه در لغت به معنای بخشش و هدیه است و در اصطلاح حقوقی به عقدی گفته می شود که در آن یکی از طرفین عقد به صورت رایگان مال یا ملک خود را به طرف مقابل هدیه می کند. در قالب یک مثال ارکان عقد هبه را بیان خواهیم کرد تا شما را به طور کامل با جزییات آن آشنا کنیم.

فرض کنید شما مالک یک خودروی 206 سفید رنگ هستید و می خواهید آن را به همسر خود هبه کنید ( هدیه دهید) شما رکن اول عقد هبه هستید یعنی تملیک کننده یا همان واهب؛ همسر شما که قرار است مالک خودرو شود رکن دوم عقد هبه یعنی متهب است و خودروی نام برده را عین موهوبه می گویند.

حال احکام شرعی را در مورد عقد هبه بررسی می کنیم :

هبه در هر صورت حتی اگر شما یک فرد ثروتمند هم باشید، مستحب است. اما اگر مادر و پدر شما بسیار نیازمند باشند هبه بر شما واجب عینی می شود .

اما در حالتی که پدر می خواهد بین فرزندانش هبه کند مستحب است که به طور مساوی این امر شکل بگیرد.

در ادامه مواد قانونی مرتبط با هبه را ذکر خواهیم کرد و توضیحاتی ذیل آن ارائه می دهیم :

 

برای دسترسی به قانون مدنی کلیک کنید

 

 

ماده 795 تا 806 قانون مدنی مختص عقد هبه است.

ماده 795 : هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک میکند تملیک‌ کننده واهب طرف دیگر را متهب، مالی را‌که مورد هبه است عین موهوبه میگویند.

توضیحات : در فوق این متن ارکان عقد هبه را ذکر کردیم.

ماده 796 : واهب باید برای معامله و تصرف در مال خود اهلیت داشته باشد.

توضیحات : هبه از طرف شخصی که اهلیت ندارد نافذ نیست ؛ به طور مثال از طرف  ورشکسته

در مورد اهلیت باید گفت که در لغت به معنای شایستگی و در اصطلاح حقوقی شایستگی ای است که قانون به یک نفر می دهد تا آن فرد بتواند صاحب یک حق شود و یا آن را اجرا کند و در مورد اقسام آن می توان گفت که به دو قسم است :

قسم اول : اهلیت داشت حق که به آن اهلیت تمتع نیز می گویند
و قسم دوم : اهلیت اجرای حق که به آن اهلیت استیفا نیز می گویند .

ماده 797 : واهب باید مالک مالی باشد که هبه می‌کند.

توضیحات : هبه مالی که مالکیت آن از آن دیگری است در حکم معامله فضولی است و اثر آن غیر نافذ است.

در مورد معامله فضولی باید گفت که معامله ای است که فرد فضول آن را بدون اذن و اجازه مالک اصلی مال منعقد کرده است قطع به یقین چنین معامله ای اثر نفوذ ندارد و غیر نافذ است.

و اما در مورد غیر نافذ بودن : عقدغیرنافذ به معنای عام، عقدی است که دارای اثر حقوقی نباشد، اما به معنای خاص، عقدی ناقص است که قابلیت تکامل دارد ومی توان نقض آن را مرتع نمود.

ماده 798 : هبه واقع نمیشود مگر با قبول و قبض متهب اعم از اینکه مباشر قبض خود متهب باشد یا وکیل او و قبض بدون اذن واهب اثری ‌ندارد.

توضیحات : باید توجه نمود که اگر مال موهوبه ( همان 206 سفید رنگ ) توسط متهب تلف شود( از بین برود یا نقصی در آن ایجاد بشود) و این تلف با اذن و اجازه واهب و به قصد تصرف ( استفاده و احاطه بر چیزی) باشد در حکم قبض (تملک )است.

ماده 799 : در هبه به صغیر یا مجنون یا سفیه قبض ولی معتبر است.

توضیحات : با توجه به این موضوع که هبه تملک (اهدای مالکیت) مجانی است صغیر ممیز و سفیه می توانند آن را قبول کنند ,صغیر ممیز به صغیری گفته می شود که دارای قوه درک و تمییز نسبی است ، با اینکه به سن بلوغ نرسیده است اما توانایی تشخیص امور خوب و بد از هم را دارد و به همین دلیل ، می تواند اراده حقوقی داشته باشد به طور مثال شما می توانید پسر بچه 10 ساله ای را تصور کنید که طرف عقد هبه قرار گرفته است .

این عقد صحیح و اثر آن از روز انعقاد عقد نافذ می باشد ؛ این مطلب در مورد سفیه ( سفیه در حقوق مدنی به کسی می گویند که تصرفات مالی او عاقلانه نیست و عادت به اسراف در امور مالی خویش دارد ) هم صدق می کند اما باید توجه داشت که قبض هبه ( پیش تر در مورد آن توضیح دادیم ) توسط نماینده آن ها صورت بگیرد.

لکن در هبه به مجنون (در معنای عام مجنون کسی است که حالات روحی مناسبی ندارد) و صغیر غیر ممیز(صغیری که دارای قوه درک و تمییز نیست؛ به طور مثال زشت و زیبا را تشخیص نمی دهد و لذا نمی تواند اراده ای برای انجام اعمال حقوقی داشته باشد و طرف عقد هبه قرار بگیرد)، قبولی و قبض هر دو عمل با نماینده آن هاست.

ماده 800 : در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض نیست.

توضیحات : به طور مثال اگر لباس شما در دست خواهرتان باشد و آن را به او هبه کنید نیازی به قبض نیست در واقع تملک توسط خواهرتان که طرف عقد هبه است صورت گرفته و عقد صحیح می باشد.

ماده 801 : هبه ممکن است معوض باشد و بنابراین واهب میتواند شرط کند که متهب مالی را به او هبه کند یا عمل مشروعی را مجاناً بجا آورد.

توضیحات : معوض بودن عقد بدین معناست که بین طرفین توافق شود مال یا مبلغی در قبال هبه توسط واهب دریافت شود ؛ این دریافت می تواند حتی در قالب انجام یا عدم انجام امری باشد.

باید توجه داشت که اگر عوض متعلق به متهب نباشد عقد صحیح است لکن واهب حق فسخ عقد را دارد.

ماده 802 : اگر قبل از قبض واهب یا متهب فوت کند هبه باطل میشود.

توضیحات : در این ماده صریحا ذکر شده که هر یک از طرفین قبل از عمل قبض فوت کنند هبه باطل و بلااثر است ؛ لکن باید توجه داشت که قبل از قبض، واهب مجنون و سفیه ، و متهب مجنون نشود در غیر این صورت عقد باطل است اما در حالتی که متهب سفیه شود قبض می تواند توسط نماینده او انجام شود و تاثیری بر صحت عقد هبه ندارد.

ماده 803 : بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقاء عین موهوبه از هبه رجوع کند مگر در موارد ذیل:

۱- در صورتی که متهب پدر یا مادر یا اولاد واهب باشد.

۲- در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
۳- در صورتی که عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود خواه قهراً مثل اینکه عین موهوبه برهن داده شود.
۴- در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.

توضیحات : واهب در صورتی می تواند از هبه رجوع کند که شرایط مذکور در ماده فوق رخ نداده باشد.

ماده 804: در صورت رجوع واهب نماآت عین موهوبه اگر متصل باشد مال واهب و اگر منفصل باشد مال متهب خواهد بود.

توضیحات : نماآت در لغت به معنی رشد و نمو است و در این نص به معنی چیزهایی است که بعد از قبض به مال موهوبه اضافه شده است . به طور مثال شما یک نهال پرتقال به دوستتان هبه کرده اید حال آن نهال میوه داده ؛ پرتقال های نهال متعلق به دوستتان است نه شما ، لکن باید توجه داشت که اگر نهال قبل از قبض شکوفه میوه را داده بود و پرتقال ها بعد از قبض رشد کرده بودند در این هنگام پرتقال ها متعلق به شما است.

ماده 805 : بعد از فوت واهب یا متهب رجوع ممکن نیست.

توضیحات : طبق این ماده شما نمی توانید بعد از مرگ طرف مقابل عقد از هبه رجوع کنید.

ماده 806 : هر گاه داین طلب خود را به مدیون ببخشد حق رجوع ندارد.

توضیحات : اگر داین طلبی را که از مدیون دارد هبه کند ( ببخشد ) حق رجوع از آن را ندارد ؛ به زبان ساده تر نمی تواند از بخشش خود منصرف شود و درخواست طلب را بکند .

امیدواریم مطالبی که خدمت شما بازدیدکنندگان محترم ارائه شد مفید واقع شده باشد.
در صورت نیاز به وکیل متخصص در رابطه با پرونده خود می توانید با بهترین وکیل دادگستری تماس بگیرید.
موسسه حقوقی صلح آفرین پارس متشکل از مجرب ترین وکلا حال حاضر کشور و اساتید مطرح دانشگاه های کشور در کنار شما می باشند.

تلفن تماس: 02166408517

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *